محل تبلیغات شما
سلام

وقتی بچه بودیم آرزوهامون خیلی قشنگ بودن،ته آرزومون این بود که ی دوچرخه برامون بخرن یا بهمون اجازه بدن ی شب خونه مادربزرگمون بمونیم یا  اجازه بدن تو ی روز دوتا بستنی بخوریم
وقتی مدرسه ای شدیم آرزوهامون بزرگتر شد.
نهایت آرزوهامون این بود که وقتی بزرگ شدیم دکتر بشیم و یا خلبان یا ی مهندس.
.
.
.
.
ی روز میرسه که به سن پیری میرسیم و تو همون سن هم واسه خودمون ی آرزوی خاصی خواهیم داشت
وقتی مطالب قبل وبلاگم رو دیدم ،دیدم دوسال پیش که وبلاگم رو باز کردم چه هدفی داشتم و شاید چند سال بعد دوباره به خودم بیام و بفهمم زمان گذشته و من ی دوره ای از زندگی رو از دست دادم.
.
.
خیلی سخته که خدا ی روزی بگه ،آهای بنده بسه دیگه،خسته شدم از این زندگی تکراریت،زندگی ای که چشمت هیچ کس رو ندید د،فقط خودت رو میدیدی و فک میکردی زندگی فقط همین چند روزه.شد ی بار دست پایین تر از خودت رو بگیری؟شد ی بار مردم به واسطه تو کاری ازشون راه بیفته؟
.
.
.
آرزوها چی هستن؟؟؟همین هدفای کوچیک دنیایی که بعد ی مدت خودمون هم به هدفامون خندمون میگیره؟هدف پیش خدا چه معنی داره؟
.
خوش به حال کسی که ته دلش از هدفاش و نوع زندگی کردنش راضی باشه.

امامزاده صالح و دیدار مزار شهدای هسته ای

سفر به یاد ماندنی

پیامبر اكرم:كسی كه ظلم را ببیند و كاری نكند از ما نیست.

ی ,رو ,زندگی ,آرزوهامون ,ای ,تو ,خودت رو ,این بود ,بود که ,ی بار ,وبلاگم رو

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

داستان های معنوی Kenneth's style ❤Musie girls❤ heselbaifor لاله های امید Lacey's info riourumentia riringfico روش تحقیق به یاد نرگس